ابری نیست بادی نیست می نشینم لب حوض، گردش ماهی ها، روشنی، من، گل، آب پاکی خوشه ی زیست.
مادرم ریحان می چیند. نان و ریحان و پنیر، آسمان بی ابر، اطلسی هایی تر.
رستگاری نزدیک، لای گل های حیاط.
نور در کاسه ی مس، چه نوازش ها می ریزد! نردبان از سر دیوار بلند، صبح را روی زمین می آرد. پشت لبخندی پنهان هرچیز،روزنی دارد دیوار زمان، که ازآن، چهره ی من پیداست.
چیزهایی هست که نمی دانم.می دانم، سبزه ای را بکنم خواهد مرد.
می روم بالا تا اوج. من پر از بال و پرم.راه می بینم در ظلمت، من پر از فانوسم.
من پر از نورم و شن و پر از دار و درخت. پرم از راه. از پل، از رود، از موج.
پرم از سایه ی برگی در آب،
چه درونم تنهاست.
ادامه...
درود بر شما دوست گرامی. مدتی است که به فکر افتادم که یک آتشکده آنلاین در یکمحیط مجازی در یاهو مسنجر درست منمالبته با همکاری همه دوستان وبلاگ نویس مثل شما.برای همین دارم به تک تک وبلاگ نویسانی که در مورد آیین زرتشت و ایران باستان دارند تحقیق می کنند درخواست همکاری کردم.از شما دوست عزیز هم دعوت همکاری می کنم. این آتشکده آنلاین در یک روم خصوصی در یاهو مسنجر می تواند فعالیت کند.به گونه ای بتوان دعا خواند و سرودهای مذهبی را خش کرد و غیره. منتظر جوابت هستم. بدرود. اهورا مزدا نگاهبانتان باد.[گل]
درود امروز پس از دوسال وقفه رفته بودم تا تمکشاگر پیکارهای مانتره باشم. پیش از این اگر می رفتم به خاطر داوری های دلچسب کسرا بود ..... اما جالا...... اما این بار رفتم . جایش را یک دفعه خالی حس کردم. هربار یکی را می دیدم که از کنار سن با کت و شلوار شیک دارد می آید پایین چندباری شد که ناخودآگاه ذهنم می رفت طرف این فکر کهک کسرا اینه..... اما نبود. یادش هست. خیلی هم هست اما خودش بهرحال نیست. من نمی دانم اما کاش کسرا اینقدر تند نمی رفت. شاید هم اگر در فرانسه زندگی نمی کرد اینطور نمی شد. نمی دانم.... من فقط می دانم که الان ما به یک کسرا نیاز داریم.همین! با خانواده اش هم آشنایی چندانی ندارم. امیدوارم آ»ها هم به پیشبرد کارهای فرهنگی یاری برسانند.
شاد باشید اشکان
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
درود و سپاس
درود و سپاس
تا مرد سخن نگفته باشد...........
خوشحالم از آشنایی با این چنین دوستان....
شاد ز بوی مهر افزون
یاد کسرا را گرامی میداریم
استاد عزیز کجا میباشید. بنده نیز بروز بگشتم و منتظر قدمهای نیکوی جنابالی میباشم.
درود بر شما دوست گرامی.
مدتی است که به فکر افتادم که یک آتشکده آنلاین در یکمحیط مجازی در یاهو مسنجر درست منمالبته با همکاری همه دوستان وبلاگ نویس مثل شما.برای همین دارم به تک تک وبلاگ نویسانی که در مورد آیین زرتشت و ایران باستان دارند تحقیق می کنند درخواست همکاری کردم.از شما دوست عزیز هم دعوت همکاری می کنم.
این آتشکده آنلاین در یک روم خصوصی در یاهو مسنجر می تواند فعالیت کند.به گونه ای بتوان دعا خواند و سرودهای مذهبی را خش کرد و غیره.
منتظر جوابت هستم.
بدرود.
اهورا مزدا نگاهبانتان باد.[گل]
درود
امروز پس از دوسال وقفه رفته بودم تا تمکشاگر پیکارهای مانتره باشم. پیش از این اگر می رفتم به خاطر داوری های دلچسب کسرا بود .....
اما جالا......
اما این بار رفتم . جایش را یک دفعه خالی حس کردم. هربار یکی را می دیدم که از کنار سن با کت و شلوار شیک دارد می آید پایین چندباری شد که ناخودآگاه ذهنم می رفت طرف این فکر کهک کسرا اینه.....
اما نبود.
یادش هست. خیلی هم هست اما خودش بهرحال نیست.
من نمی دانم اما کاش کسرا اینقدر تند نمی رفت. شاید هم اگر در فرانسه زندگی نمی کرد اینطور نمی شد. نمی دانم....
من فقط می دانم که الان ما به یک کسرا نیاز داریم.همین!
با خانواده اش هم آشنایی چندانی ندارم. امیدوارم آ»ها هم به پیشبرد کارهای فرهنگی یاری برسانند.
شاد باشید
اشکان