جمشید، اولین پادشاه اساطیری ایران باستان، نوروز را اولین بار به عنوان جشن ملی پارسیان رسمی کرد. به استناد اسناد زیادی که در دینکرد، شاهنامه و بسیاری منابع دیگر وجود دارد، ایرانیان باستان، نوروز را از زمانی نامعلوم به وسعت تاریخ، گرامی میدانستند و سرودهایی را در نیایش اهورا مزدا سر میدادند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، پارسیان باستان بر این باور بودند که نوروز روز پیدایش هستی بود و اهورا مزدا جهان را در این روز بنا نهاد.
به باور زرتشتیان، ماه فروردین "نخستین ماه گاهشمار خورشیدی ایرانیان"، به فروه وش یا سرزندگی اشاره دارد که دنیا مادی را در آخرین روزهای سال دچار دگرگونی میکند.
البته روایات دیگری نیز در مورد نوروز وجود دارد که از جمله آنها میتوان به روز تخت نشستن کیخسرو که ایرانشهر را به اوج شکوفایی خود رساند، اشاره کرد.
روایت دیگر این است که در این روز ویژه "یکم فروردین"، جمشید، پادشاه پیشدادی, برروی تخت طلایی نشسته بود و در حالی که مردم او را روی شانههای خود حمل میکردند، آنها پرتوهای خورشید را بر روی پادشاه دیدند و آن روز را جشن گرفتند.
از جزییات برگزاری این جشن پیش از دوران شاهنشاهی هخامنشیان اطلاعاتی در دسترس نیست؛ ولی آثار این جشن بزرگ را میتوان در تخت جمشید به وضوح دید و بنابر تصویرهای موجود مردم و بزرگان ملل مختلف، برای ادای احترام و آوردن هدایای شاه جهان به پارسه سفر میکردند و آن گونه که در تاریخ آمده، شاه نیز به داد خواهی آنان رسیدگی میکرد و حرفهای دل آنها را میشنید و دستورات لازم را برای رفاه حال همه صادر میکرد. به این موضوع در کتیبههای بابل نیز اشاره شده است.
پارتیان و ساسانیان نیز هر ساله در برگزاری این جشن، مراسم و آیینهای ویژهای داشتند.
مردم ایران باستان نیز در صبح نوروزی روی یکدیگر را میبوسیدند و شادی و پایکوبی را به انتهای خود میرسانند.
فردوسی نیز سروده است:
سر سال نو هرمز فرودین بر آسوده از رنج تن، دل زکین به جمشید به گوهر افشاندند مر آن روز را روز نو خواندند
بزرگان به شادی بیاراستند می ورود و رامشگران خواستند چنین جشن فرخ از آن روزگار بمانده از آن خسروات یادگار
پس از حمله تازیان، علیرغم محدودیتهایی که در برگزاری جشنها و آیینهای ملی پدید آمد، تازیان نتوانستند نوروز را از ایران بگیرند.
امروزه جغرافیای این جشن به ایران محدود نمیشود و در کشورهای افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، آذربایجان، ترکیه نیز گرامی داشته میشود و مردم این کشورها نیز نوروز را با مراسم ویژه خود جشن میگیرند؛ ولی هیچ کشوری نمیتواند ادعا کند بنیانگذار نوروز است جز ایران. این جشن نباید به جز نام ایران به نام دیگری مزین شود.
متاسفانه در اظهارات اخیر مسوولان سازمان میراث فرهنگ و گردشکری، مطرح شده پرونده نوروز را به همراه دیگر کشورها ثبت میکنیم. این سوال مطرح میشود که آیا در هیچ کجای این پرونده نباید اشاره شود که تاریخچه پیدایش این جشن کجا است؟
اصلاً آیا امکان نداشت این پرونده به گونهای معرفی شود که به عنوان میراث جهان ایران مطرح شود؟ آیا باز هم ضعف مدیریت قسمت دیگری از تاریخ ایران را خواهد گرفت؟
محمد دادخواه، وکیل و موسس کانون مدافعال حقوق بشر در ایران، میگوید: طبق اسناد و مدارک موجود، این امکان وجود دارد که با پیگیری و مدیریتی صحیح و اصولی، نوروز به نام ایران ثبت شود.
نوروز ریشهای کاملاً ایرانی دارد و دیگران به دلیل پیوندی که با ما داشتهاند، آن را برگزاری میکنند.