میخواهند دوباره کسرا را بکشند.......

 

دیگر زمانی باقی نمانده .... دستان آشکاری سعی بر این دارند که میراث کسرا وفاداری را همچون وجود با برکتش در گور بنهاده و با شوق و پایکوبی خاک برروی آن بپاشند.

میگویند سنت است گرفتن سالگرد در گذشته....در روز وفات........... پس کسرا چه ؟؟؟

آری این سنت است ولی کسرا سنت شکنی کرد و همین انسانی که حال دم از سنت میزند چنان مجیز کسرا را میگفت که گویی خود تیری شده است برای سنت شکنی .... اما امروز میبینیم که همین آدم دم از سنت میزند.

وای بر ما

وای برما که چونان خود را گم کرده و اسیر تخیلات خود شده ایم که هیچ چیزی را به جر نوک دماغمان نمیتوانیم بیابیم و ببینیم.

عذاب وجدان بسار درد آور است و حال میبینم که یکی از کسانی که دچار این عذاب فراوان شده است برای سبکی خود دارد به این مراسم دامن میزند.

مجبورم برخی مطالب را بازگو کنم ....فقط گوشه ای....تا اگر نابخردان از خواب خرگوشی شان بیدار نشدند آنگاه به غایت همه چیز را بگویم که آنگاه دیگر شاید سنگ روی سنگ بند نماند.

کسرا در زمان حیاتش به بسیاری کمک نمود. دست خیلیها را گرفت ...اما همیشه از ناسپاسی و نمک نشناسی بسیاری دلش به درد میآمد و زجر میکشید تا بدانجا که این مطلب ورد زبانش بود که : اگر به غیر همکیش کمکی کنم تا آخر عمر سپاسم میگوید ( هرچند که نیازی ندارم ) ولی اگر به همکیش کمکی کنم به پای وظیفه میگذارند.

حال ای کسانی که میگوئید چرا؛ آرش؛ بدانید و بفهمید.

 بدانید آن زمان که همه به کسرا به عنوان بانکی مینگریستید برای ارضاء آمال خود ...بودند کسانی که کسرا را برای خودش دوست بدارند و نه برای جیبش.

فقط ۲ نمونه سربسته :

ایشان در زمان حیات کسرا با کمک مالی او توانستند بنگاه اقتصادی براه بیندازند که خدارا شکر سود آور شد اما ظاهراْ خلف وعده جزو درونی وجود همه ماست و پس از اتمام مهلت و در زمان باز گرداندن مبلغ داده شده به حکم قرض از سوی کسرا به وی .....بنای ناسازگاری گذاشته و هیچگاه آن را مسترد نکردند و پس از فوت کسرا سرمست از اینکه کسی ماجرا را نمیداند به استفاده از زمانی هائی که برای کسرا مراسمی بود مشغول شدند تا شاید کمی از بار عذاب وجدانی که شاید برایشان مستولی شده کم نمایند.

شخص دیگری که بسیار علاقه مند است از این فرصت سوء استفاده نماید و باز هم خود را به خاندان وفاداری بچسباند کسی است که دلخور است از اینکه چرا در مراسم سی روزه و سالگرد کسرا در یزد امکان اظهار وجود به حد کافی  ( احتمالا ۱۰ یا ۲۰ ساعت )‌ پیدا نکرده و برای این مراسم ثانیه شماری میکند تا خود را به عنوان یار سینه چاک کسرا به همه بشناساند.

حال خود ببینید که چه کسانی برای از بین بردن نام و خاطره و آموزه های کسرا تلاش میکنند. کسانی که دوستان شفیق دیروز بودند و دشمنان حریص امروز.

به خدا پناه میبرم و از خودش میخواهم که نسل تمام انسانهای دورو را از روی زمین برکند.

ایدون باد. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد