ابری نیست بادی نیست می نشینم لب حوض، گردش ماهی ها، روشنی، من، گل، آب پاکی خوشه ی زیست.
مادرم ریحان می چیند. نان و ریحان و پنیر، آسمان بی ابر، اطلسی هایی تر.
رستگاری نزدیک، لای گل های حیاط.
نور در کاسه ی مس، چه نوازش ها می ریزد! نردبان از سر دیوار بلند، صبح را روی زمین می آرد. پشت لبخندی پنهان هرچیز،روزنی دارد دیوار زمان، که ازآن، چهره ی من پیداست.
چیزهایی هست که نمی دانم.می دانم، سبزه ای را بکنم خواهد مرد.
می روم بالا تا اوج. من پر از بال و پرم.راه می بینم در ظلمت، من پر از فانوسم.
من پر از نورم و شن و پر از دار و درخت. پرم از راه. از پل، از رود، از موج.
پرم از سایه ی برگی در آب،
چه درونم تنهاست.
ادامه...
کسرا همیشه در قلب من خواهی ماند و راهت ادامه دارد. روانش شاد.
رستم از یزد
پنجشنبه 13 مردادماه سال 1384 ساعت 08:23 ب.ظ
چرا در یادبادهای پرسه و سال درگذشتگان اسمی از روانشاد وفاداری نیست مگر غیر از اینست که ایشان جزء دانشمندان و خیرین زرتشتی بوده اند آیا به حق نیست که ما زرتشتیان لااقل از او هر از چند گاهی یاد کنیم و حق آن بزرگوار را به جا بیاوریم
مهبوبه
پنجشنبه 24 آذرماه سال 1384 ساعت 12:57 ب.ظ
قرارشده بود من در پرسه شما سه تار بزنموشما در مراسم من سفید بپوشید وبخندید .اماقرارنبودبه این زودی باشه با من پیمان بسته بودی تازمانی که سه تار راخوب یادنگرفته ام نباشه ... هنوز هم خیلی دوستتان میدارم .
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
روانش شاد
دکتر وفاداری راهت ادامه دارد
کسرا همیشه در قلب من خواهی ماند و راهت ادامه دارد.
روانش شاد.
چرا در یادبادهای پرسه و سال درگذشتگان اسمی از روانشاد وفاداری نیست مگر غیر از اینست که ایشان جزء دانشمندان و خیرین زرتشتی بوده اند آیا به حق نیست که ما زرتشتیان لااقل از او هر از چند گاهی یاد کنیم و حق آن بزرگوار را به جا بیاوریم
قرارشده بود من در پرسه شما سه تار بزنموشما در مراسم من سفید بپوشید وبخندید .اماقرارنبودبه این زودی باشه با من پیمان بسته بودی تازمانی که سه تار راخوب یادنگرفته ام نباشه ...
هنوز هم خیلی دوستتان میدارم .